دل من...

بوی بهشت،نشنیده اش هم خوش است...

دل من...

بوی بهشت،نشنیده اش هم خوش است...

دایی! "توضیحاتی اضافه شده"

چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ب.ظ

اینطور که از شواهد و قرائن پیداست،

فردا مهمون داریم!


یکم استرس دارم؛ولی علتشو میدونم!

علتش اینه که نمیدونم رفتار درست تو این موقعیت چیه؛

و اگه هم بدونم،مطمئن نیستم که بتونم بهش عمل کنم!"بخاطر پس لرزه های پشت سرش"


من همونیم که دوست داشتم آخرهفته بریم خونه دایی اینا؛

اما الآن نمیدونم باید خوشحال باشم یانه!

علت جدیدی نداره؛فقط همون که گفتم.نمیتونم عادی باشم!!!


در هر صورت،برخورد من با همه خانواده دایی دقیقاً مثل دفعه قبل خواهد بود...

راضی ام!


التماس دعا

  • دل من ...

نظرات  (۲)

  • بانوی گمنام
  • خبری ؟
    پاسخ:
    نه عزیز؛
    یجوری این مطلبو گذاشتم که سوء تفاهم ایجاد میشه!
    طور دیگه ای نتونستم منظور اصلیمو بیان کنم.
    عادت کردن به نوشته های من،سخته...  :)
  • بانوی گمنام
  • نه اتفاقا خوب ...
    بزار به حساب خنگی من :)
    عیدت مبارک دوست خوبم ♥
    پاسخ:
    نه بابا؛
    اتفاقاً خودمم که خوندمش،دقیقاًهمون فکرو کردم...
    :)
    عید شمامم مبارک عزیزم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">